ابزار امتیاز دهی

قرار ملاقات در فضا - علمی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علمی

 
 

قرار ملاقات در فضارویای سفر به ماه و فراتر از آن? از نخستین روزهای آغازین عصر فضا ذهن‌های بسیاری را به خود مشغول کرده بود. مخصوصا اینکه در آن اوضاع نفسگیر مسابقه فضایی? هر کس که زودتر می‌توانست شهروند کشورش را بر خاک جرم فضایی دیگری پیاده کند? رقابت را برده بود. ملاقات دو سفینه در فضا و اتصال اتوماتیک آنها در آن دوران یکی از ملزومات انجام چنین سفر پر مخاطره‌ای محسوب می‌شد. این داستان به نخستین تلاش موفق بشر برای نیل به این مقصود اشاره دارد.

تنها دو روز پس از آغاز سال نوی میلادی 1969 (1347 خورشیدی)، در هوای بشدت برفی و توفانی و در شرایط امنیتی فوق‌العاده، یک هواپیمای ویژه در فاصله‌ای دور از دید ماموران فرودگاه چکالفسکی، جایی در حومه مسکو، آماده پرواز بود. اتوبوسی سرنشینان معدود این هواپیما را تا جلوی پله‌های آن رساند. برف همراه با باد و بوران اجازه نمی‌داد افرادی که حتی چند متر با هواپیما فاصله داشتند، ببینند چه کسانی به آن سوار می‌شوند.

دقایقی بعد، هواپیما موتورش را روشن کرد و با اجازه برج کنترل پرواز در لابلای برف در حال باریدن، راه خود را گشود و اوج گرفت تا از لایه ضخیم ابری که آسمان مسکو را پوشانده بود خارج شود. سرنشینان مرموز این هواپیما سه کیهان‌نورد نظامی و یک فضانورد مهندس طراح سامانه‌های فضایی و تعدادی از کارشناسان و مربیان آنها بودند که می‌رفتند تا نقطه عطف مهم دیگری از تاریخ کیهان‌نوردی دنیا را به نام اتحاد جماهیر شوروی سابق ثبت نمایند.

ولادیمیر شاتالف، نخستین کیهان‌نوردی بود که سوار بر این هواپیما راهی مقصدی اسرارآمیز بود. او آذر 1306 خورشیدی در پتروپاولوسک در شمال قزاقستان به دنیا آمده بود. هنگامی که دبیرستان را تمام کرد، به دانشکده نیروی هوایی رفت و پس از دریافت درجه مهندسی در نیروی هوایی اتحاد جماهیر شوروی سابق به فعالیت پرداخت، اما بخت و اقبالش بلند بود که بعد از 17 سال خلبانی سرانجام به عنوان کیهان‌نورد انتخاب و مشغول تمرینات مخصوص این کار شد.

دومین کیهان‌نورد باریس وولینف، 7 سالی جوان‌تر از همقطارش ولادیمیر بود و در ایرکوتسک به دنیا آمده بود. او نیز پس از پایان تحصیلات به نیروی هوایی شوروی پیوست و جزو اولین فرد از گروه کیهان‌نوردان انتخاب شده بود که به همراه گاگارین، تمرینات فضانوردی خود را آغاز کرده بود.

آلکسی یلیسیف، سومین مسافر کیهان‌نورد این هواپیما از همه جوان‌تر بود. در ژیزدر به دنیا آمده بود. او برخلاف دو همکارش پس از اتمام دبیرستان به انستیتوی فناوری مسکو وارد شد. یلیسیف سپس در موسسه انرگیا به عنوان مهندس طراح ناو‌های کیهانی به کار پرداخت، ولی سرانجام به جرگه فضانوردان پیوست.

آخرین کیهان‌نورد، یوگنی خرونف از استان تولا در روسیه آمده بود. خرونف پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، وارد آموزشگاه فنی نیروی هوایی شوروی شده بود و سال‌ها در آنجا خدمت کرده بود. سال 1339 جزو اولین نفرات گروه کیهان‌نوردان انتخاب شد و ضمن تمرینات فضایی به تحصیل در آکادمی هوایی ژوکوفسکی پرداخت.
    

اینک این گروه به بایکونور می‌رفتند تا برنامه پرهیجان اما خطرناکی را آغاز کنند. کاری که قرار بود دو سال پیش انجام گیرد، اما بروز نقص فنی در سایوز 1 اجازه آن را نداد و با سقوط سایوز 1 و کشته شدن کامارف به شکل فاجعه باری خاتمه یافت.

ساعاتی پس از بلند شدن این هواپیما، هواپیمای بعدی راهی قزاقستان شد که در آن گروه دوم شامل اعضای علی‌البدل پرواز حضور داشتند. برای جلوگیری از تعویق ماموریت فضایی، گروه‌های اصلی و علی‌البدل، جداگانه و با هواپیمای مختلف پرواز می‌کردند تا در صورت بروز حادثه احتمالی برای هر یک از هواپیماها، افراد بعدی بتوانند به موقع پرواز فضایی خود را انجام دهند.پس از سفر هوایی طولانی، سرانجام هر دو هواپیما در فرودگاه بایکونور به زمین نشستند. شرایط آب و هوایی آنجا نیز چیزی از شهر مسکو کم نداشت. هر دو گروه از صبحگاه روز بعد، آخرین آموزش و تمرین‌ها را آغاز کردند.


  مسابقه‌ای برای فتح ماه

قرار ملاقات در فضا


سایوز-4 در حال نزدیک شدن به سایوز-5آن سال نوی میلادی در حالی آغاز شد که سرنشینان ناو آمریکایی آپولو ـ 8، تولد حضرت مسیح را در مدار ماه جشن گرفتند. این نخستین سفر انسان به مرز‌هایی فراتر از مدار اطراف زمین به شمار می‌رفت. دنیا با علاقه به مسابقه فضایی بین دو ابرقدرت می‌نگریست. آمریکا تصمیم داشت بزودی اولین سفینه سرنشین‌دار را بر سطح ماه بنشاند.

با توجه به مسابقه فضایی بین دو ابرقدرت آن زمان، همه در انتظار کار مهمی از طرف مقابل یعنی شوروی بودند، اما برخلاف انتظار همه، دو هفته‌ای بعد از آغاز سال نوی میلادی، رسانه‌های شوروی خبر پرتاب سایوز 4 با یک سرنشین را اعلام کردند. این ناو با ولادیمیر شاتالف راهی مدار زمین شد. اطلاعیه‌ها مثل همیشه تنها اطلاعاتی معمولی را به مردم می‌دادند. به طور مثال اعلام کردند شاتالف در اولین دور به بررسی سامانه‌های سفینه و راه‌اندازی دستگاه ارتباط تلویزنی پرداخته است! مطلبی تکراری و بی‌اهمیت که چندان قابل توجه نبود، اما پس از آن که روز بعد، دنیا خبردار شد ناو دیگری با 3 سرنشین راهی مدار زمین شده، همه می‌دانستند اتفاق هیجان‌انگیزی در حال انجام است.

اطلاعیه‌های بعدی نشان داد که واقعا عملیات جدیدی در حال وقوع است: سایوز 5 ششمین دور خود را بر گرد زمین زده بود که شاتالف سوار بر سایوز 4 موفق به دیدن آن شد و بلافاصله ارتباط بین دو ناو برقرار گردید. سایوز ـ 5 با سه سرنشین از فاصله 6 کیلومتری به تعقیب کپسول فضایی شاتالف پرداخت. سامانه جستجو و الحاق به کار افتاد و 2 ناو را تا فاصله یکصد متری به هم نزدیک کرد، سپس شاتالف هدایت سفینه را به دست گرفته آن را به سایوز ـ 5 نزدیک کرده و بالاخره دو ناو را به هم متصل کرد. این نخستین اتصال دو ناو سرنشین‌دار در فضا بود، اما این همه ماجرا نبود!

راه‌پیمایی فضایی برای انتقال از سایوز-5 به سایوز-4پس از اتصال دو ناو که از بخش مداری به هم قفل شده بودند، خرونف و یلیسیف داخل قسمت مداری رفته و لباس ویژه راهپیمایی را پوشیدند و با باز کردن دریچه آن، به فضای آزاد راه یافتند. دو کیهان?‌نورد یک ساعت و 27 دقیقه پس از الحاق، سایوز 5 را ترک کرده و به یک راهپیمایی 37 دقیقه‌ای اقدام کردند و با استفاده از دستگیره‌های ویژه نصب شده روی دو سفینه خود را به سایوز 4 رساندند، دریچه بخش مداری را باز و به داخل آن رفتند.

باز و بسته شدن دریچه‌ها در هر دو سفینه به طور خودکار انجام گرفت و زمانی که خرونف و یلیسیف، سایوزـ5 را ترک کردند دریچه مربوط به آن بسته شد و در ورودی به سایوزـ4 در زمان لازم باز شد و دو فضانورد پس از ورود، دریچه را بسته و هوای داخل ناو را تنظیم کردند، سپس شاتالف از بخش فرودی کپسول فضایی سایوز به دیدار آنان شتافت. این نخستین جابه‌جایی فضایی جهان به‌شمار می‌رود. دو ناو کیهانی سایوز پس از حدود ‌4 ساعت و 35 دقیقه پرواز مشترک از یکدیگر جدا شدند.


عملیات پهلوگیری و اتصال در فضا

برای اتصال دو ناو کیهانی سایوز به یکدیگر در فضا باید ماژول اتصال یکی از دو ناو? نر و دیگری ماده طراحی می‌شد. ناو کیهانی با ماژول اتصال نر به ناو فعال یا اتصال دهنده و ناو کیهانی با ماژول اتصالی ماده به ناو منفعل یا پذیرنده اتصال تبدیل می‌شد.

عملیات پهلوگیری و اتصال دو ناو سایوز در مدار زمین

 به این ترتیب که میله اتصالی ناو کیهانی نر (نمونه سمت راست تصویر) با سنسورهایی که به انتهای آن وصل شده بود مانند یک جوی استیک (دسته بازی) عمل می‌کرد و به محض برخورد با دهانه ماژول ماده? کنترل موتورهای کوچک کنترل کننده وضعیت ناو فعال را در دست می‌گرفت و با فشار دادن خود به داخل ناو ماده? تلاش می‌کرد تا عملیات اتصال نهایی یا قفل شدن زبانه نرینگی در حفره ماژول ماده را با روشن و خاموش کردن موتورها و راندن خود به سمت ناو ماده و در مسیر درست به سرانجام برساند.

در انتها و زمانی که هر دو ناو به هم متصل می‌شدند? سیستمهای کنترلی دو ناو توسط 6 عدد زبانه الکتریکی دور رینگ اتصالی به هم وصل می شد و ناو فعال (نا با ماژول اتصالی نر) از آن به بعد کنترل موتورهای ناو ماده را نیز در دست می‌گرفت تا از هرگونه اختلال در تصمیم‌گیری مجزا و جداگانه کامپیوترهای فضایی دو ناو جلوگیری کند.
    

سایوزـ4 نهایتا در روز هفدهم ژانویه? پس از اتمام ماموریتی که با یک سرنشین آغاز شده بود و حالا با سه فضانورد پایان می‌گرفت? در 40 کیلومتری شمال غربی قرقنده فرود آمد. اماوالینف پرواز خود را آن روز نیز ادامه داد و قرار شد روز بعد فرود آید، فرودی که به راحتی صورت نگرفت.

در زمان بازگشت سایوز-5 به زمین، بخش فرودی از قسمت مداری جدا نشد و ناو کیهانی، در حالی که دیوانه‌وار به دور خود می‌چرخید به شکل وارونه وارد جو زمین شد. این موضوع بسیار خطرناک بود چرا که اصطکاک بسیار زیاد کپسول با جو زمین در حالی که عایق در سوی دیگر ناو قرار داشت می‌توانست باعث ذوب‌شدن سفینه و مرگ کیهان‌نورد شود.چرخش مرگ‌آور سفینه تا زمانی که تسمه‌های اتصال بخش فرودی و مداری نسوخته بود، ادامه داشت، اما آنها سرانجام ذوب شدند و قسمت مداری، چنگال‌هایش را از بخش فرودی برداشت.

در ارتفاع 10 کیلومتری سامانه چتر نجات به کار افتاد، اما ناگهان طناب‌ها شروع به چرخیدن کردند و به دور هم پیچیدند و یک دسته شدند. خوشبختانه حرکت دورانی سفینه و پیچیدگی طناب‌ها در دو جهت مخالف بود و به همین دلیل چتر باز شد، اما بعد از باز شدن هم چرخش ناو ادامه داشت و در نتیجه فرود خیلی محکم صورت گرفت. ضربه به شانه و سر والینف وارد شد.

 این ضربه بقدری شدید بود که یکی از دندان‌های بالایش را شکست، اما به هر حال او زنده به زمین بازگشت. اگر فکر می‌کنید ماجرای این سفر تاریخی با فرود هر چهار کیهان‌نورد به خوبی و خوشی پایان گرفته است، سخت در اشتباهید.

نمونه‌ای از ماژول اتصال که نقش اتصال پذیر (ماده در برابر نر) را بر عهده داشته استفرود سایوزـ5 پایان ماجرا نبود! طبق رسم آن زمان، کیهان‌نوردان پس از بازگشت به مسکو، در فرودگاه مورد استقبال رهبران سیاسی قرار می‌گرفتند و سپس همراه با آنان از میان مردم صف کشیده در خیابان، به کرملین می‌رفتند تا در طی یک مراسم رسمی، مدال شجاعت بگیرند.

ماشین حامل کیهان‌نوردان سایوز 4 و 5 در نزدیکی در ورودی کاخ کرملین هدف تیراندازی فردی قرار گرفت که می‌خواست در حقیقت برژنف را ترور کند، اما به اشتباه به ماشین کیهان‌نوردان شلیک کرد.شیشه سمت چپ بر اثر اصابت گلوله خرد شد و یک گلوله هم مستقیماً به سر راننده اصابت کرد. اتومبیل همچنان که به جلو می‌رفت، چند بار به سمت چپ و راست متمایل و سپس متوقف شد و در سرازیری خیابان شروع به عقب رفتن کرد. بالاخره مامور امنیتی‌ای که در اتومبیل فضانوردان بود، ترمزدستی را کشید و خودرو را متوقف کرد.

به این ترتیب چهار کیهان‌نورد توانستند خود را برای مراسم رسمی دریافت مدال، سالم به کرملین برسانند در حالی که طی پرواز خود، دو واقعه مهم نخستین اتصال دو ناو سرنشین‌دار و نخستین جابه‌جایی کیهان‌نوردان در مدار زمین را با موفقیت انجام داده بودند. این سفر پر ماجرا که در طی آن دو بار نزدیک بود زندگی فضانوردان شرکت کننده در آن به خطر بیافتد? یک نقطه عطف واقعی دربرنامه‌های فضایی اتحاد جماهیر شوروی سابق و شاید دنیا بوده است.

اتصال در فضا

اولین اتصال دو فضاپیمای سرنشین‌دار و اولین جابجایی فضانوردان از یک ناو به دیگری می‌توانست سرآغاز یک برنامه فضایی عظیم روسی به مقصد ماه باشد و شاید راه را برای ماموریت‌های جسورانه‌تری در آینده باز می‌کرد. اما قدم گذاشتن نیل آرمسترانگ بر سطح خاکستری و به ظاهر مرده ماه? همه این آینده روسی را با یک ماجراجویی کابویی عوض کرد تا برای همیشه به مسابقه بزرگ فضایی بین دو ابرقدرت آن زمان جهان پایان داده شود.

داستان کشف و فتح فضا به دست انسان? سرشار از لحظات تلخ و شیرین بسیاری است. داستانی که مطالعه فرمودید یکی از نمونه‌های فراوان تاریخ کیهان‌نوردی است که عبرت‌های فراوانی در خود نهفته دارد.  ورود کشور اهوراییمان? ایران به باشگاه فضایی دنیا و دستاوردهای فضایی پیاپی مهندسان ایرانی در عرصه بی‌همتای دانش و فناوری فضایی، نشان از نگاه جدید فرزندان کوروش به آسمان بالای سر خود دارد. این راه? مسیری است سخت و پر دست انداز و بی‌شک مطالعه تجربه سایر ملت‌ها و پرهیز از هزینه‌هایی که برای فتح فضا پرداخته‌اند? باعث خواهد شد تا ما از مسیری هموارتر سفر طولانی خود به ماورای جو زمین را آغاز کنیم. اختراع چرخ? کار بیهوده‌ای است.


ارسال شده در توسط vahdi